عکس: اپل تی‌وی پلاس
عکس: اپل تی‌وی پلاس

سریال "جداسازی" به طرز شگفت‌انگیزی واقعیت زندگی اداری را به تصویر می‌کشد

کدام یک از شما واقعی هستید – "درونی‌تان" یا "بیرونی‌تان"؟

هر روز صبح زره خود را به تن می‌کنید و خود را برای رفتن به اداره آماده می‌کنید. خود واقعی شما جایی در آن میان است، اما در لباس مبدل، مانند جنگجویی که از پشت نقاب خود نگاه می‌کند، از درون زره‌تان سرک می‌کشد. عصر هنگام، همانطور که هنگام غروب از سایه خود جدا می‌شوید، از شخصیت کاری خود خارج می‌شوید.

یا شاید برعکس باشد. به هر حال، اداره جایی است که شما بسیاری از ساعات بیداری خود را در آن می‌گذرانید. ممکن است پس از اینکه ساعت کاری‌تان تمام شد، در رویاهایتان باقی بماند. برای برخی افراد، اداره کمتر یک آزمون است تا یک پناهگاه. چه کسی می‌تواند بگوید که کدام نسخه، خانگی یا اداری، خود واقعی شماست؟

اصطکاک بین زندگی خانوادگی و حرفه‌ای، نیروی محرکه بسیاری از بهترین درام‌های تلویزیونی بوده است. تونی سوپرانو خلافکاران را خفه می‌کند و با نوجوانان سر و کله می‌زند. در سریال «Mad Men»، دان دریپر خیانتکار از خیابان مدیسون به خانه و نزد همسر افسرده‌اش بازمی‌گردد. اما سندرم شخصیت دوگانه، که در بین همه کارمندان رایج است، به بهترین شکل در سریال «جداسازی» (فینال فصل دوم آن در ۲۱ مارس از اپل تی‌وی پلاس پخش می‌شود) به تصویر کشیده شده است. نبوغ دیوانه‌وار آن این است که این دوگانگی روزانه را به یک واقعیت عصبی تبدیل می‌کند.

برای کسانی که با این سریال آشنا نیستند: کارمندان «طبقه جداسازی شده» شرکت لومن، یک شرکت بزرگ فرقه‌مانند، تراشه‌ای در مغز خود دارند که هوشیاری آنها را به دو قسمت تقسیم می‌کند. "بیرونی‌های" آنها هیچ اطلاعی از دوره‌های کاری خود ندارند و "درونی‌های" آنها هیچ خاطره‌ای از زندگی بیرونی خود ندارند. در واقع، درونی‌ها هرگز دفتر را ترک نمی‌کنند. فصل اول، مارک (با بازی آدام اسکات، در تصویر) را معرفی کرد که پس از از دست دادن همسرش، تصمیم گرفت جداسازی شود. او و همکارانش در بخش «پالایش کلان‌داده» (MDR) علیه مدیران شبح‌وار خود شورش می‌کنند.

طرفداران ممکن است این سوال را مطرح کرده باشند که این سریال تا چه حد می‌تواند فرضیه عجیب و غریب خود را پیش ببرد. پاسخ فصل دوم این است: به طرز حیرت‌انگیزی. با ایجاد اتصال کوتاه در فرآیند جداسازی، برخی از درونی‌ها نگاهی اجمالی به خود بیرونی‌شان می‌اندازند و آنها را قضاوت می‌کنند – همانطور که ممکن است اگر به طور تازه‌ای با زندگی خود برخورد کنید، انجام دهید. آنها تعجب می‌کنند که چرا به برزخ طبقه جداسازی شده محکوم شده‌اند – درست همانطور که همه، هر از گاهی، تعجب می‌کنند که چگونه سر از جایی که هستند درآورده‌اند. دانش سازمانی لومن به طور فزاینده‌ای عجیب و غریب می‌شود. دنیای بیرونی، که در فصل اول نامتعادل بود، به طور آشکاری ویران‌شهری می‌شود.

بخشی از موفقیت سریال، تنشی است که در میان سوررئالیسم ایجاد می‌کند. بینندگان می‌خواهند بدانند چه اتفاقی برای همسر مارک افتاده است، لومن واقعاً چه کار می‌کند و چرا گله‌ای از بزغاله‌ها را نگه می‌دارد. بازیگران، که شامل کریستوفر واکن و پاتریشیا آرکت می‌شوند، فوق‌العاده هستند. مهمتر از همه، «جداسازی» در نوری تحریف‌شده‌ای که بر درام روزمره کار می‌تاباند، می‌درخشد.

جغرافیای روانی دفتر را در نظر بگیرید. از برخی جهات، محل کار لومن دیوانه‌وار است. معماری آن ترکیبی از بناگرایی عظمت‌طلبانه شوروی و غرور سیلیکون ولی است. سبک‌های قدیمی دلپذیر آن شامل پایانه‌های کامپیوتری قدیمی، چراغ‌های فلورسنت درخشان و راهروهای بی‌پایان کابوس‌وار است. طبقه جداسازی شده دارای یک "اتاق استراحت" است که در آن کارکنان جلسات بازآموزی ماراتن را تحمل می‌کنند. در مرکز سلامتی، آنها با تکه‌هایی نشاط‌آور از زندگی‌های بیرونی غیرقابل درک خود آرام می‌شوند: «بیرونی شما در بوسیدن مهارت دارد... بیرونی شما می‌تواند در کمتر از ۲۰ ثانیه پارک دوبل کند.»

با این حال، این چیدمان به طرز عجیبی آشناست. مردم در تردید در کنار دستگاه فروش خودکار می‌مانند. رازها در آشپزخانه کوچک یا سرویس‌های بهداشتی به اشتراک گذاشته می‌شوند. آسانسور شاتلی بین دنیاهاست. به همین ترتیب، آیین‌های سازمانی عجیب اما قابل تشخیص هستند – مهمانی‌های کسل‌کننده، رویدادهای تیم‌سازی طاقت‌فرسا، امتیازات ناچیز و اهداف سه‌ماهه مبهم. بررسی عملکرد می‌تواند شش ساعت طول بکشد.

در همین حال، «جداسازی» ویژگی‌های روابط اداری، همه رقابت‌ها، اتحادها، معاشقه‌ها و سوء ظن به سایر بخش‌ها را به تصویر می‌کشد: شایعه شده است که تیم MDR بچه‌های خود را مانند کانگوروها در کیسه حمل می‌کنند. در شرایطی ناامیدکننده، مارک و دیگران دوستی و صمیمیتی محدود اما عمیق پیدا می‌کنند. این سریال، ناخوشایندی برخورد با یک مدیر در زمان استراحت، و سوگواری کوچک استعفا و اخراج را نشان می‌دهد (زیرا وقتی یک کارگر جدا شده محل کار را ترک می‌کند، درونی او می‌میرد).

طبیعتاً، این طنز علمی-تخیلی دیوانه‌وار، برخی از جنبه‌های کار امروزی را حذف می‌کند. بسیاری از مشاغل، پاداش بیشتری نسبت به کار طاقت‌فرسای پالایش کلان‌داده دارند. برخی از رئیس‌ها واقعاً خوب هستند. «جداسازی» علاقه چندانی به حقوق یا پول ندارد. و همه‌گیری، مانع درونی/بیرونی را از بین برد. مردم به تماس‌های زوم همسرانشان گوش می‌دادند و متوجه می‌شدند که با یک غریبه زندگی می‌کنند. با این حال، این سریال، روشنگرانه‌ترین تفسیر تلویزیون در مورد پوچی‌ها و تسلی‌های زندگی اداری است. مارک می‌گوید: «کار فقط کار است.» «درسته؟» نه.

برای اطلاعات بیشتر در مورد جدیدترین کتاب‌ها، فیلم‌ها، برنامه‌های تلویزیونی، آلبوم‌ها و جنجال‌ها، در Plot Twist، خبرنامه هفتگی ما که فقط برای مشترکین است، ثبت‌نام کنید.